سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

ای بهم برزده زلف تو سراسر از سلمان ساوجی غزل 269

غزل 269 ام از 897 غزلیات

ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم

1 ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم من چو موی توام آشفته، فرو نگذارم

2 کرده‌ام نرم به فرمان تو گردن چون شمع چه کنم من که به فرمان تو سر در نارم

3 گرچه در راه تو چون خاک رهم رفته به باد تو مپندار کزین راه غباری دارم

4 نظری کن به من آخر که چو چشم خوش تو مدتی شد که به هم برزده‌ای بنیادم

5 مشفقی بر سر من نیست که بر آتش من زند آبی به جز از دیده مردم دارم

6 نیست جز صبح مرا یک متنفس همدم کز سر مهر کند یک نفسی در کارم

7 شعله آتش من سوخت جهانی و هنوز دم من می‌دهی و می‌نهی ای گل خارم

8 خام طبعان طبع تو به مدارید زمن زان که من سوخته، خام خم خمارم

9 هست سودای ورع در سر سلمان لیکن حلقه زلف بتان می‌شکند بازارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم

شاعر شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم چه کسی است ؟

شاعر شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم سلمان ساوجی می باشد.

شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم چیست ؟

قالب شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم غزل است

مضمون اصلی شعر ای بهم برزده زلف تو سراسر کارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر