1 جانم ز تو از واقعه تو حالی آمد به لب و تو لب همی جنبانی
2 با بنده چنان زئی که چشمت نزنند خواهی که عنایتی کنی ولی نتوانی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای یافته از چهره تو حسن کمالی داده است جمالیت خدا و چه جمالی
2 از دیده من عشق تو انگیخته نیلی وز قامت من هجر تو پرداخته فالی
1 همایون رایت اعلی همی رأی سفر دارد ز یکسو هم عنان فتح و ز دیگر سو ظفر دارد
2 مبارک تخت او اوج فلک را در کنار آورد خجسته باز چتر او جهان را زیر پر دارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **