تا رفتی از برم شده ام زار از کمال خجندی غزل 832

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوان

1 تا رفتی از برم شده ام زار و ناتوان بازآ که دل شود ز وصال تو شادمان

2 از در درا ز لطف که میباشدم همی را مهر رخ تو در دل و نام تو بر زبان

3 تا دور گشتی از بر من أی انیس دل از درد اشتیاق ز دل می کشم فغان

4 نا مهربانی از تو نبود انتظار من با من ز راه لطف و کرم باش مهربان

5 بر گو که بی تو ای مه بی مهر چونکنم با این دلی که با غم هجر است توأمان

6 راز دلم نهفته بود گرچه گفته اند اسرار هر کسی بود از چهره اش عیان

7 پاینده است و زنده هر آنکس که چون کمال از شعر تر ورا اثراتی ست جاودان

عکس نوشته
کامنت
comment