عجب شکسته‌دل و زار و ناتوان از هلالی جغتایی غزل 225

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

عجب شکسته‌دل و زار و ناتوان شده‌ام!

1 عجب شکسته‌دل و زار و ناتوان شده‌ام! چنان که هجر تو می‌خواست، آنچنان شده‌ام

2 تو آفتابی و من ذره، ترک مهر مکن که در هوای توام، گر بر آسمان شده‌ام

3 به گفت‌وگوی تو افسانه گشته‌ام همه‌جا به جست‌وجوی تو آواره جهان شده‌ام

4 خدای را، دگر، ای باد، سوی من مگذر که من به کوی کسی خاک آستان شده‌ام

5 چه گویم از تن بیمار و کنج محنت خویش؟ به تنگنای لحد مشت استخوان شده‌ام

6 دلم ز شادی عالم گرفته است ولی غمی که از تو رسیده است شادمان شده‌ام

7 از آن شده است، هلالی، دلم شکاف‌شکاف که ناوک غم و اندوه را نشان شده‌ام

عکس نوشته
کامنت
comment