فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

چندان به سر کوی خرابات از فروغی بسطامی غزل 318

غزل 318 ام از 549 غزلیات

چندان به سر کوی خرابات خرابم

1 چندان به سر کوی خرابات خرابم کاسوده ز اندیشهٔ فردای حسابم

2 گر کار تو فضل است چه پر وا ز گناهم ور شغل تو عدل است چه حاصل ز ثوابم

3 افسانه دوزخ همه باد است به گوشم تا ز آتش هجران تو در عین عذابم

4 آه سحر و اشک شبم شاهد حال است کز عشق رخ و زلف تو در آتش و آبم

5 نخجیر نمودم همه شیران جهان را تا آهوی چشمت سگ خود کرده خطابم

6 سر سلسله اهل جنون کرد مرا عشق تا برده ز دل سلسلهٔ موی تو تابم

7 گر چشم سیه مست تو تحریک نمی‌کرد آب مژه بیدار نمی‌ساخت ز خوابم

8 زان پیش که دوران شکند کشتی عمرم ساقی فکند کاش به دریای شرابم

9 بر منظر ساقی نظر از شرم نکردم تا جام شراب آمد و برداشت حجابم

10 گفتم که به شب چشمهٔ خورشید توان دید گفت ار بگشایند شبی بند نقابم

11 از تنگی دل هر چه زدم داد فروغی شکردهنان هیچ ندادند جوابم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم

شاعر شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم چه کسی است ؟

شاعر شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم فروغی بسطامی می باشد.

شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم چیست ؟

قالب شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم غزل است

مضمون اصلی شعر چندان به سر کوی خرابات خرابم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر