- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شدم از گریه نابینا چراغ دیدهٔ من کو سیه گزدید بزمم شمع مجلس دیدهٔ من کو
2 عنان بخت هر بی دل که بینی دلبری دارد نگهدار عنان بخت بر گردیدهٔ من کو
3 به میزان نظر طور بتان را جمله سنجیدم ندیدم یک کران تمکین بت سنجیدهٔ من کو
4 بود دامن به دست صد خس این گلهای رعنا را گل یکرنگ دامن از خسان برچیدهٔ من کو
5 چو مجنونی ببینی در بیابانها بپرس ای مه که مجنون بیابان گرد محنت دیدهٔ من کو
6 چو ناوک خورده صیدی را تنی بسمل بگو با خود که صید زخمی در خاک و خون غلطیدهٔ من کو
7 ز اشک محتشم افتاد شور اندر جهان بی تو تو خود هرگز نگفتی عاشق شوریدهٔ من کو