جامی

جامی

جامی
جامی

از نهانخانه وصل تو جدا افتادم از جامی غزل 365

غزل 365 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

از نهانخانه وصل تو جدا افتادم

1 از نهانخانه وصل تو جدا افتادم بین کجا بودم ازین پیش و کجا افتادم

2 جانم از سطوت بی چونی تو بی چون بود دور ماندم ز تو در چون و چرا افتادم

3 اصل هر نغمه که باشد نفس رحمت توست من ازان نغمه اصلی چو صدا افتادم

4 داشتم با تو فراغت ز بلی و ز بلا یک بلی گفتم ودر دام بلا افتادم

5 بودم از هستی خود تیره دل و تشنه جگر روی تو دیدم و در بحر صفا افتادم

6 نیست جایی ز تو خالی به تمنای تو بود که درین هاویه حرص و هوا افتادم

7 جامی از جام می عشق توام ای ساقی دست من گیر به جامی که ز پا افتادم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم

شاعر شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم چه کسی است ؟

شاعر شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم جامی می باشد.

شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم چیست ؟

قالب شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم غزل است

مضمون اصلی شعر از نهانخانه وصل تو جدا افتادم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی