جامی

جامی

جامی
جامی

ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده از جامی غزل 272

غزل 272 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده

1 ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده دیگری در رشک ازان ناوک که بر هر یک زده

2 آن دهان را در رسوم دلبری کوچک مخوان راه دل بس بر بزرگ دین که آن کوچک زده

3 زاستخوان سینه چون تیرت دو نیمه گشته دل از درون فریاد نصف لی و نصف لک زده

4 تا رگ جان در تنم باشد نهم بر سر چو تاج پاسبان تو شبم سنگی که بر تارک زده

5 چون دهان در صفحه رویت محل شک فتاد خالهایت در حواشی نقطه های شک زده

6 هرکه با عیش دو عالم از تو رو برتافته دست خویش از دولت بسیار در اندک زده

7 دعوی عشق تو را زلفت قوی مستمسکیست چون ز عشقت دم زده جامی به مستمسک رده

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده

شاعر شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده چه کسی است ؟

شاعر شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده جامی می باشد.

شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده چیست ؟

قالب شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده غزل است

مضمون اصلی شعر ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک زده چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر