جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

گذشتم از سر عشقت من و خیال از جویای تبریزی غزل 722

غزل 722 ام از 1266 غزلیات

گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر

1 گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر گل دگر چمن دگر و نهال دگر

2 بس است در شب هجر توام توانایی همین قدر که زحالی روم بحال دگر

3 امیدوار به عفوم، چنانکه می ترسم مباد بیم گناهم شود و بال دگر

4 نشست تا به دلم چون نگین بر انگشتر فزوده جوهر حسن ترا جمال دگر

5 ز آه ما که شد امروز تیره آینه ات کشیده ایم ز روی تو انفعال دگر

6 ز قید نفس رهایی بسعی ممکن نیست ز دام خویش پریدن توان به بال دگر

7 شنیدن خبر مرگ همگنان جویا بس است هر دل زنده گوشمال دگر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر

شاعر شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر چه کسی است ؟

شاعر شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر جویای تبریزی می باشد.

شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر چیست ؟

قالب شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر غزل است

مضمون اصلی شعر گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر