-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من منفعل که پیشت دو جهان گناه دارم بچه روی عذر گویم که رخ سیاه دارم
2 من اگر گناهکارم تو به عفو کار خود کن که زبان توبه گوی و لب عذر خواه دارم
3 منم آن که یک جهان را ز غمت به باد دادم تو قبول اگر نداری دو جهان گواه دارم
4 نه چنان برخش آهم زده تازه حسنت که عنان آن توانم نفسی نگاه دارم
5 به چنین کشنده هجری سگ بخت چاره سازم که اگرچه دورم از در به دل تو راه دارم
6 ز درون شعله خیزم مشو از غرور ایمن که درین نهفته ترکش همه تیر آه دارم
7 به یکی نگاه جانم بستان که تا قیامت دل خویش را تسلی به همان نگاه دارم
8 ملکالملکوک عشقم که به من نمانده الا تن بیقبا که به روی سر بیکلاه دارم
9 ز بتان تو را گزیدم که شه بتان حسنی من اگرچه خود گدایم دل پادشاه دارم
10 شه وادی جنونم به در آی ز شهر و بنگر که ز وحشیان صحرا چه قدر سپاه دارم
11 تو به محتشم نداری نظری و من به این خوش گه نگاه دور دوری به تو گاه گاه دارم