1 به کف در باد و بر سر خاک دارم که از تیغ قضا دل چاک دارم
2 ازین زهر قضا کی جان رهانم اگر صد شربت از تریاک دارم
3 به پیرانسر چه دل در عمر بندم که سرو نوجوان در خاک دارم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک کآن نیارست زدن لاف ز هستی من
2 آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست می زد از روی تواضع دم پستی با من
1 شب وداع چو برداشتن طریق صواب به عزم بندگی صاحب سپهر جناب
2 از آفتاب سپهرم نبود خالی چشم وز آفتاب زمینم بماند دیده پر آب
1 شکری نیئی شکر کو چو تو خوش دهان ندارد قمری نئی قمر کو شکرین زبان ندارد
2 به خوشی و دلستانی به دو هفته ماه مانی نه که ماه آسمانی لب درفشان ندارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **