1 صد شکر که نیستم من از بیخبران گه مست ز وصلم و گهی از هجران
2 دانشمندان تمام گریٰان بر من خندان من دیوانه به دانشمندان
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 جائی که به طاعات مباهات توان کرد محراب صنم قبلهٔ حاجات توان کرد
2 من روی به کعبه نهم از خاک در تو از کعبه اگر رو به خرابات توان کرد
1 وصالش دمی گر شود حاصلم چو نو دولتان بر نتابد دلم
2 که دارد حریفان نشانم دهید طلسمی که بگشاید این مشکلم
1 در خرابات مجانین کن گذر تا ببینی رسم و آئین دگر
2 عادت اینجا ترک رسم و عادت است رسم، اینجا ترک جان و ترک سر
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به