صامت بروجردی

صامت بروجردی

صامت بروجردی
صامت بروجردی

من نمی‌گویم چرا با دوستانت از صامت بروجردی غزل 49

غزل 49 ام از 425 غزلیات

من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود

1 من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود خود بگوی ای نازنین شرط محبت این بود

2 حال دل‌های شهیدان غمت از لاله پرس کوس راپایش ز داغ دوستی رنگین بود

3 تیر تو نگذاشت دیگر آرزویی در دلم منت از وی تا قیامت بر دل خونین بود

4 زیر تیغت گر که خندیدم عجب ناید تو را آب شمشیرت زبس ای نوش لب شیرین بود

5 خوش رسیدی وقت مردم بر سرم آری خوشست شمع رویت جانسپاری را که در بالین بود

6 بس بود افسوس قاتل بهر قتلم خونبها گر ترا ای شوخ رحمی بر دل سنگین بود

7 دستها را از تاسف بهر (صامت) رنجه کن گریه از شمع لازم بهر درد دین بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود

شاعر شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود چه کسی است ؟

شاعر شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود صامت بروجردی می باشد.

شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود چیست ؟

قالب شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود غزل است

مضمون اصلی شعر من نمی‌گویم چرا با دوستانت کین بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر