- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من نگویم که درین شهر ستمکاری هست همه دانند که ما را به تو بازاری هست
2 حد من نیست که در پیش تو گویم سخنی دوست داند که مرا قوت گفتاری هست
3 از ادب چشم من و ناز مپوشان رخ دوست این نگاهی است که شایسته دیداری هست
4 ساکن کعبه کجا، دولت دیدار کجا این قدر هست که در سایه ی دیواری هست
5 مردم کارگه عشق هنرمندانند بیستون گر بشکافد دگر کاری هست
6 دل عرفی نه یکی قطره ی حون، فولاد است از ستم سیر مشو دگر آزاری هست