1 از تهمت خصم نیستم آسوده تا چند مرا طعنه زند نابوده
2 حال من بیچاره مثال گرگست یوسف ندریده و دهن آلوده
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 آن باد بهار بین که برخاست دیگر چمن جهان بیاراست
2 از بانگ تذرو و کبک و دستان بنگر که به بوستان چه غوغاست
1 مرا غمی که ز عشق تو بر دل ریش است به شرح راست نیاید که غم از آن بیش است
2 ز طعن دشمن بیهوده گوی بر تن من به جای هر سر مویی ز غم سری بیش است
1 داغ فراقت دل من سوختست وز همه عالم نظرم دوختست
2 عشق تو در جان و دلم آتشی از غم هجران تو افروختست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به