- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیستم دسترسی آنکه ببوسم پایش در برفت وز سر من نرود سودایش
2 عاشق ار سر دل خویش نیارد به زبان خود گواهی دهد از حال درون سیمایش
3 حال بیداری شمع از دل رنجور بپرس که چه آمد به سر از دیده شب پیمایش
4 شد چنان گرم به رخسار خود آن شمع چگل که به پروانه دلان نیست دگر بروایش
5 جای آنست که چون سایه روڈ سرو ز جای گر بگویند به بستان صفت بالایش
6 طوطی از گفته مانند مکرر چند تا براندیم حدیث از لب شکر خایش
7 گر قدم رنجه کن آن سرو به سروقت کمال که سری دارد و خواهد که نهد بر پایش