جز مهر تو ای مه سروکارم از صامت بروجردی غزل 26

صامت بروجردی

آثار صامت بروجردی

صامت بروجردی

جز مهر تو ای مه سروکارم به کسی نیست

1 جز مهر تو ای مه سروکارم به کسی نیست جز خاک سر کوی تو بر سر هوسی نیست

2 شد لال جرس در ره عشق تو چو داند خوشتر ز فغان دل پر خون جرسی نیست

3 روزی تو کنی یاد اسیران که چو بینی از ما به جز از مشت پری در قفسی نیست

4 گفتی که به بالین تو آیم دم مردن افسانه اگر نیست مرا جز نفسی نیست

5 سر رشته کار دو جهان رفته ز دستم زانرو که به زلفین توام دسترسی نیست

6 پنداشتم آن دانه خال است به دام است اکنون شدم آگه که ره پیش و پسی نیست

7 بینید غرورش که پس از کشتن(صامت) می‌گفت منم قاتل و کاری به کسی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment