-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حساب از سختی آرام فرسا برنمی دارم شرار آسا سر از بالین خارا برنمی دارم
2 مرا تکلیف معموری کند خضر و نمی داند که آسان دست از دامان صحرا برنمی دارم
3 وداع آرزو کردم که راه بیخودی طی شد تجرد مشربم بار تمنا برنمی دارم
4 ندارم آگهی از جلوه های آن سهی بالا گران خوابم، به محشر هم سر از جا بر نمی دارم
5 کباب طاقتم کز همنشینان مانده ام تنها سپند از بزم آتش رفت و من پا بر نمی دارم
6 به دستم در طریقت دامن مقصد نمی آید اگر در آستین خرقه مینا بر نمی دارم
7 حزین آزادگی را، زاد ره، باید سبکباری به غیر از عبرت از اسباب دنیا برنمی دارم