- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آنکه چون تو زیر فلک شهریار نیست آمد بهار خرم و کس شاد خوار نیست
2 اندر بهی شدنت بیابد بها بهار تا تو بهی نیابی کس را بهار نیست
3 تا تو بهار یافتی از درد خستگی اندر همه جهان تن کس بی نهار نیست
4 جاوید جانت را بتن اندر قرار باد کز تو بگیتی اندر کس را قرار نیست
5 عمر تو در نشاط و خوشی بی شمار باد زیرا که با تو دانش و دین را شمار نیست
6 جان تو با تن تو ملک سازگار باد چندان که باد و خاک بهم سازگار نیست
7 تو دوستدار خلق و ترا چرخ دوستدار نفرین بر آن کسی که ترا دوستدار نیست
8 پشت و پناه خلق جهانی ز هر بدی پشت و پناه تو بجز از کردگار نیست
9 جز مدح و آفرین تو کارم مباد و نیست در دولتت بجز طربم نیز کار نیست