-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من ساده پرست و باده نوشم فرمان بر پیر می فروشم
2 مستغرق لجهٔ شرابم مستوجب مژدهٔ سروشم
3 بر گردش ساقی است چشمم بر پردهٔ مطرب است گوشم
4 آن جا که پیالهای، خرابم و آن جا که ترانهای، خموشم
5 من گوش ز بانگ نی شنیدم من چشم ز جام می نپوشم
6 هم آتش می بسوخت مغزم هم ناله نی ببرد هوشم
7 در کردن توبه سست کیشم در خوردن باده سخت کوشم
8 عشرت طلب و نشاط جویم ساغر به کف و سبو به دوشم
9 جز پیر مغان نمیشناسم جز قول بتان نمینیوشم
10 از طعن کسی نمیخراشم وز کردهٔ خود نمیخروشم
11 تا روز جزا کشد فروغی کیفیت بادههای دوشم