-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز بالین همنشینم هر نفس غمناک برخیزد نشیند غنچه و چون گل گریبان چاک برخیزد
2 پریشانی به خاک هرکس از روز ازل آمیخت به محشر هم پریشان چون غبار از خاک برخیزد
3 به داغ رشک آن افتاده، همچون لاله می سوزم که نتواند ز مستی در چمن چون تاک برخیزد
4 می از آلایش هستی کشد دامان عارف را چو کاغذ تر شود، از روی معجون پاک برخیزد
5 فلک صد دور می باید که در ایران زمین گردد که همچون من غبار دیگری زان خاک برخیزد
6 سلیم ایام از پست و بلند خود نمیگردد نشستم من به خاک راه تا افلاک برخیزد