- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شد دلم دیوانه وقت آمد که تدبیرش کنند زان سر زلف مسلسل فکر زنجیرش کنند
2 شاهد خالی ز صورت کی تواند دل ربود تا نه بر شکل نگاری چون تو تصویرش کنند
3 کی بود روی نهفتن قصه شوق تو را بس که بررخ مردمان دیده تحریرش کنند
4 آنکه باشد چون تو تیرش رحمتی بر کشتگان عاشقان کی مرحمت برکشته تیرش کنند
5 جان عاشق از ملامت قوت گیرد باک نیست گربه جرم عشق گرد شهر تشهیرش کنند
6 صورت عالم بود خوابی پریشان لیک نیست جز مسلسل زلف تو روزی که تعبیرش کنند
7 چیست پیدا در رخت جامی کند تحقیق آن گر نه از تقلیدیان ترسد که تکفیرش کنند