-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گشتم از هجر او نزار چو نی وعده وصل او ندانم کی
2 او بت دلبرست و نیست مرا هیچ کاری به جز پرستش وی
3 ای بهاری که بی هوای بهار روی تو گل دماند اندر دی
4 گر گل است از دو عارض تو خجل چون ز مژگان من گشاید خوی
5 بس بخیلی به قوت بوس و کنار باز هنگام وعده حاتم طی
6 بیم باشد که می مرا بخورد گر مرا بی تو خورد باید می