-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من همچو گلزار ارم، گل گل ترا رخسارها وز آرزوی هر گلی در سینه دارم خارها
2 گر بی تو بگشایم نظر بر جانب گلزارها از خار در چشمم فتد گلها و از گل خارها
3 دی خوب بودی در نظر، امروز از آن هم خوب تر خوبند خوبان دگر، اما نه این مقدارها
4 تو با قد افراخته، ره سوی باغ انداخته سرو از خجالت ساخته جا در پس دیوارها
5 مصر ملاحت جای تو، در چار سو غوغای تو تو یوسف و سودای تو سود همه بازارها
6 سر در رهت بنهاده ام، دل در هوایت داده ام من تازه کار افتاده ام، کار منست این کارها
7 هر دم بجست و جوی تو صد بار آیم سوی تو هر بار پیش روی تو خواهم که میرم بارها
8 من، همچو چنگ از عربده، در سینه صد ناخن زده صد ناله زار آمده، از هر رگم چون تارها
9 می نوش بر طرف چمن، نظاره کن بر یاسمن تا من بکام خویشتن بینم در آن رخسارها
10 ای محرم راز نهان، در پند من مگشا زبان کز نام و ناموس جهان، دارد هلالی عارها