دارم ز درد عشق تو بر دل از اسیری لاهیجی غزل 300

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ

1 دارم ز درد عشق تو بر دل هزار داغ مجروح عشق را ز دو عالم بود فراغ

2 عارف چو راه یافت بخلوتگه شهود شد پیش او جهان همه گلزار و باغ وراغ

3 با آن قد چو طوبی و رخسار چون بهشت دارم فراغت از گل و سرو و ز کشت و باغ

4 مستم مدام و نیست ز هشیاریم خبر بازم بعشوه چشم تو میگیردم ایاغ

5 در راه جست و جوی بدم تا که یافتم از ترک مست خویش ز هر ذره سراغ

6 بشنو نوای بلبل جان از گل وصال از گلشن دلت چو برون شد کلاغ و زاغ

7 با زاهدان مگوی اسیری ز سر عشق شکر مناسب است بطوطی نه با کلاغ

عکس نوشته
کامنت
comment