من عاشق و دیوانه و مستم، از هلالی جغتایی غزل 107

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

من عاشق و دیوانه و مستم، چه توان کرد؟

1 من عاشق و دیوانه و مستم، چه توان کرد؟ می خواره و معشوق پرستم، چه توان کرد؟

2 گر ساغر سی روزه کشیدم، چه توان گفت؟ ور توبه چل ساله شکستم، چه توان کرد؟

3 گویند که: رندی و خراباتی و بد نام آری، بخدا، این همه هستم، چه توان کرد؟

4 من رسته ام از قید خرد، هیچ مگویید ور زانکه ازین قید نرستم، چه توان کرد؟

5 برخاستم از صومعه زهد و سلامت در کوی خرابات نشستم، چه توان کرد؟

6 عهدم همه با پیر مغانست، هلالی گر با دگری عهد نبستم، چه توان کرد؟

عکس نوشته
کامنت
comment