- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارم امید وصل و به جایی نمیرسد واین درد بیدوا به دوایی نمیرسد
2 از پایبوس وصل تو دوریم چاره نیست ما را که دست جز به دعایی نمیرسد
3 قدّش بلای ما و ز بالاش بر دلم یک دم نمیرود که بلایی نمیرسد
4 هر شب ز شوق همچو جرس ناله میکنم وز خیل دوست بانگ درایی نمیرسد
5 یک لحظه نیست کاین دل شوریده مرا از جور روزگار جفایی نمیرسد
6 بر درگه فراق گدایان عشق را از خوان وصل دوست صلایی نمیرسد
7 مشنو سخن ز قول مخالف که راست نیست عشّاق را که از تو نوایی نمیرسد
8 ما دولت وصال تو داریم آرزو وین آرزو به بیسر و پایی نمیرسد
9 گفتم وصال روی تو خواهم جواب گفت سلطانی جهان به گدایی نمیرسد
10 ما از در امید وصالت کجا بریم زین در کسی که رفت به جایی نمیرسد