- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل چه کنم چو یار برگشت وز عهد خود آن نگار برگشت
2 در دست نماند نقش و رنگی کاو نیز چو روزگار برگشت
3 غم بود مرا نصیب از آن یار زان روی که غمگسار برگشت
4 بر خاک رهش نشسته بودم چون دیده ز ره گذار برگشت
5 هرکس که کند به گل تعشّق دیدی که ز نوک خار برگشت
6 بربسته هزار دل به فتراک آن یار چو از شکار برگشت
7 آنجا که وفا و عهد باشد دیدی که کسی ز یار برگشت