1 ای دل چه کری کند مشوش بودن وز بهر دو روزه عمر سرکش بودن
2 بنیاد سرای عمر بر هیچ افتاد خوش نیست برای هیچ ناخوش بودن
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 زنهار تو ای دل زخدا آگه باش چندانک تو را جهد بود در ره باش
2 در بند زر و سیم تو تاکی باشی رو طالب لا اله الّا الله باش
1 گفتم که زرخ پردهٔ عزّت بردار بسیار کس اند منتظر آن دیدار
2 نیکو سخنی بگفت آن زیبایار دیدار قدیم است برو دیده بیار
1 در راه طلب عُجب خطایی است بزرگ تسلیم و رضا مهر گیایی است بزرگ
2 در راه بماندنت خطایی نبود افتادنت از راه خطایی است بزرگ
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به