من دلخسته در عشقت خرابم از جهان ملک خاتون غزل 925

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

من دلخسته در عشقت خرابم

1 من دلخسته در عشقت خرابم ببرده آتش عشق تو آبم

2 گرم چون چشم مستت مست خواهی بده جانا از آن لعلت شرابم

3 به چشم ساحر و زلف پرآشوب ببردی ای نگار از دیده خوابم

4 دوای درد دل پرسیدم از دوست چنین داد آن طبیب دل جوابم

5 ز وصلت آب وصلی بر دلم زن که من بر آتش هجران کبابم

6 نکردی چاره ای از وصلم ای جان چرا همچون جهان کردی خرابم

7 مرا سرگشته می داری شب و روز از آن چون زلف تو در پیچ و تابم

عکس نوشته
کامنت
comment