فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

دل سپردم به نگه کردن چشم از فروغی بسطامی غزل 297

غزل 297 ام از 549 غزلیات

دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش

1 دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش ترسم آن مست سیه کار ندارد نگهش

2 بخت اگر دست دهد دست من و دامن او چرخ اگر روی کند روی من و خاک رهش

3 چشم امید بپوشان ز غبار خط او کز دویدن نرسیدیم به گرد سپهش

4 کس شبیهش نشناسیم اگر چه همه عمر روز ما شب شده از طره هم چون شبهش

5 کاش در پرده شب و روز بپوشی رویت تا ننازد فلک سفله به خورشید و مهش

6 سرو گیرم که به بالای تو ماند لیکن کو به کف جام و به بر جامه و بر سر کلهش

7 حاجت من ز زنخدان تو دایم این است که نجاتی ندهد یوسف دل را ز چهش

8 دل من خستهٔ مژگان سیه‌چشمان شد آه اگر چشم بپوشد ز حال سیهش

9 عشق آن شمع چو پروانه فروغی را سوخت تا کند پاک ز آرایش چندین گنهش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش

شاعر شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش چه کسی است ؟

شاعر شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش فروغی بسطامی می باشد.

شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش چیست ؟

قالب شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش غزل است

مضمون اصلی شعر دل سپردم به نگه کردن چشم سیهش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر