-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 شاد به روی تو ام گرچه دلم شاد نیست شادی دل خود مرا در غم تو یاد نیست
2 فریاد از دست تو داد بده داد داد وه که مرا بیش از این طاقت فریاد نیست
3 گر به تماشای سیل رغبتت افتد بیا چشمه ی چشمم کم از دجله ی بغداد نیست
4 بود ثباتی مرا در غم تو پیش از این عاجزم اکنون که شد صبر ز بنیاد نیست
5 هندوی جادوی تو زیر و زبر کرد شهر در همه بابل دگر همچو تو استاد نیست
6 عشق تو ملک جهان کرد خراب و بیاب در همه شهر ای عجب ، خانه ی آباد نیست
7 شاهد شیرین بسی در همه اطراف هست عاشق صادق یکی شیوه ی فرهاد نیست
8 خاطرم از هست و نیست ، غیر تو بیزار شد همچو نزاری تو را بنده ی آزاد نیست
9 هرچه خلاف مراد میرود از بخت ماست بر من اگر نه ز تو هیچ به جز داد نیست