- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من نیم چون مرد سالوس و فریب پرده ناموس خود خود میدرم
2 قلب خود را سکه رندی زده پیش صرافان عالم میبرم
3 گر ز دخت رز بریدم زهد نیست مصلحت را راه او می نسپرم
4 بوی خون آید ز وصل دخت رز تا بمانم سوی او می ننگرم
5 لیک هر وقت از زمرد گون کنب کوری افعی غم را میخورم
6 تا بر اینقانونم ای ابن یمین کس نبینی ز اهل معنی منکرم