- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا حرص نگه هردم به رغبت میبرد جائی که هست آفت گمار از غمزه بر من چشم شهلائی
2 زیاد حور و فکر خلد اگر غافل زیم شاید که میبینم عجب روئی و میباشم عجب جائی
3 یکی از عاشقان چشم مردم پرورش میشد اگر میبود نرگس را چو مردم چشم بینائی
4 چو ممکن نیست بودن بیبلا بسیار ممنونم که افکندست عشقم در بلای سرو بالائی
5 ندانم چون کنم در صحبت او حفظ دین خود که چشمش میکند تاراج ایمانم به ایمائی