منکه مخمور سحرگاه از امیرعلیشیر نوایی غزل 222

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

منکه مخمور سحرگاه به میخانه روم

1 منکه مخمور سحرگاه به میخانه روم شام سرمست و غزلخوان سوی کاشانه روم

2 روز از ساغر می چونکه به بندم پیمان نا شده شب به سر ساغر و پیمانه روم

3 آشنایان خرابات مرا نشناسند بسکه از خود به سوی میکده بیگانه روم

4 طایر قدسم و خال رخ یارم هوس است سوی گلزار جمالش پی آن دانه روم

5 شب ملولند مغ و مغبچه از من که به دیر همه با عربده و نعره مستانه روم

6 جانب باغ روند اهل تنعم چو ز عشق منکه ویران شده ام جانب ویرانه روم

7 فانیا جز به فنا ره نتوان برد به دوست این محالست که من عاقل و فرزانه روم

عکس نوشته
کامنت
comment