جامی

جامی

جامی
جامی

من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم از جامی غزل 690

غزل 690 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8

1 من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم کی به عمر خویشتن یاد گل و گلشن کنم

2 دیده روشن می شود از صورت زیبای تو ور کسی انکار این معنی کند روشن کنم

3 غمزه شوخت به خونریزم کشد تیغ جفا با خیالت نیم شب گر دست در گردن کنم

4 بس که لاف بندگی زد سرو پیش قامتت راستی هر جا رسم آزادی سوسن کنم

5 آنچه زاهد می کند در خانقه شام و صباح والله از میخانه ام رانند اگر آن من کنم

6 جان چه آرم پیش گنجشکی که از بامش پرد مرغ شاخ سدره را چون دانه از ارزن کنم

7 صحبت یار و اوان عیش و ایام بهار از خرد نبود که اکنون ترک می خوردن کنم

8 کی برد همسایه را جامی شبان تیره خواب بس که از داغ جدایی ناله و شیون کنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم

شاعر شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم چه کسی است ؟

شاعر شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم جامی می باشد.

شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم چیست ؟

قالب شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم غزل است

مضمون اصلی شعر من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
جامی

من که با یاد رخت آن آستان مسکن کنم از جامی غزل 690

غزل 690 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات
بنر