1 آنم که چو جان بپرورم مردم را گر دست رسد به جان خرم مردم را
2 ای حور و پری نه دیوم از من مگریز من آدمیم نمی خورم مردم را
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 به جان تو که به جان رهی نگاه مکن به حال خود نگر و حال من تباه مکن
2 اگر چه حسن تو ما را پناه جان و دل است مبین در آئینه و حسن را پناه مکن
1 بسوختیم و ز ما هیچ بر نیامد دود به درد عمر شد و ناله مان کسی نشنود
2 نفس برید و دل از مهر همنفس نبرید غنود بخت و دمی یار در برم نغنود
1 حذرای عاقلان غافل وار حذر ای جاهلان غفلت کار
2 زین گذرگاه دیو نفس شکر زین بیابان غول روح شکار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به