سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

گهی با وصل و گه با حسرت دیدار از سلیم تهرانی غزل 762

غزل 762 ام از 1122 غزلیات

گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم

1 گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم چو آیینه به هر صورت که افتد کار، می‌سازم

2 چو سیل اندیشه از پست و بلند روزگارم نیست به پیشم هرچه می‌آید، به خود هموار می‌سازم

3 به کف سررشته‌ای از کفر یا اسلام می‌باید اگر تسبیح رفت از دست، با زنار می‌سازم

4 درین گلزار، تاب انتقام روزگارم نیست چو آتش گل نمی‌باید مرا، با خار می‌سازم

5 نمی‌دانم که چون می‌بایدم اصلاح خود کردن سرم آشفته گردیده‌ست و من دستار می‌سازم

6 سلیم از کس نیم ممنون یاری در سر کویش نمی‌خواهم هما، با سایهٔ دیوار می‌سازم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم

شاعر شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم چه کسی است ؟

شاعر شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم سلیم تهرانی می باشد.

شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم چیست ؟

قالب شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم غزل است

مضمون اصلی شعر گهی با وصل و گه با حسرت دیدار می‌سازم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر