- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر آن دارم کامروز بر یار شوم بر آن دلبر دردیکش عیار شوم
2 به خرابات و می و مصطبه ایمان آرم وز مناجات شب و صومعه بیزار شوم
3 چون که شایسته سجاده و تسبیح نیم باشد ای دوست که شایستهٔ زنار شوم
4 کار میدارد و معشوق و خرابات و قمار کی بود کی که دگر بر سر انکار شوم
5 خورد بر عیش خوشم توبه فراوان زنهار ببر می همی از توبه به زنهار شوم
6 تو اگر معتکف توبه همی باشی باش من همی معتکف خانهٔ خمار شوم
7 رو تو و قامت موذن که مرا زین مستی تا قیامت سر آن نیست که هشیار شوم