-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دامان دل ز گرد هوس چیده می روم این کوه قاف بین که چه بریده می روم
2 ز این تنگنا چو شعلهٔ آتش به دود آه آخر ز دست حادثه پیچیده می روم
3 در شاهراه عالم معنی فتاده سیر چشم از عیان ثابته پوشیده می روم
4 در هر قدم که در ره او می نهم به صدق از هر جمال خدا دیده می روم
5 از عالم فنا به جهان بقا گذر این طرفه منزلی است که خوابیده می روم
6 خود را ز چشم محرم [و] نامحرم جهان در جامهٔ برهنگی پوشیده می روم
7 مجنون صفت سلوک نکردم طریق عشق این راه را من از همه پرسیده می روم
8 هر کس که می رود ز جهان گریه می کند الا فقیر بر همه خندیده می روم
9 هرگز در این سفر به خودم آشتی نشد دایم ز خود بریده و رنجیده می روم
10 در بودنم رضای تو گر نیست غم مخور من دست خویش و پای تو بوسیده می روم
11 از نیک و بد هر آنچه سعیدا در این ره است چون صانعش یکی است پسندیده می روم