نو به نو هر روز باری می‌کشم از انوری ابیوردی غزل 215

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

نو به نو هر روز باری می‌کشم

1 نو به نو هر روز باری می‌کشم بار نبود چون ز یاری می‌کشم

2 ناشکفته زو گلی هرگز مرا هر زمان زو رنج خاری می‌کشم

3 گر بلایش می‌کشم عیبم مکن کین بلا آخر به کاری می‌کشم

4 زحمت سرمای سرد از ماه دی بر امید نوبهاری می‌کشم

5 عشق هر دم در میانم می‌کشد گرچه خود را بر کناری می‌کشم

6 کار من روزی شود همچون نگار کاین غم از بهر نگاری می‌کشم

7 فخر وقت خویشتن دانم همی اینکه از خصمانش عاری می‌کشم

8 بار او نتوان کشید از هجر و وصل پس مرا این بس که باری می‌کشم

9 تو مرا گویی کشیدی درد و غم من چه می‌گویم که آری می‌کشم

عکس نوشته
کامنت
comment