کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

گیرم که از تو بر من مسکین از کمال خجندی غزل 496

غزل 496 ام از 1252 غزلیات

گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود

1 گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود سلطان توئی کی به تظلم کجا رود

2 سوی تو چون سلام فرستم که باد را پیرامن درت نگذارند تا رود

3 چندان دعای جان تو گونیمه کز ملال می خواسته بر زبان تو دشنام ما رود

4 بفرست سوی گل سحری بوی پیرهن کز رشک آن چو غنچه بزیر قبا رود

5 ای دل ز سیل خون که شد از چشم ما روان شادی مکن که بره تو هم این ماجرا رود

6 چون زلف او بگوش نیاری حدیث مشک پیش تو گر حکایت آن خاک پارود

7 رفت آنچه رفت ز آتش دل بر سر کمال من بعد از آب دیده برو تا چها رود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود

شاعر شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود چه کسی است ؟

شاعر شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود کمال خجندی می باشد.

شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود چیست ؟

قالب شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود غزل است

مضمون اصلی شعر گیرم که از تو بر من مسکین جفا رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر