سرت گردم به گلشن جلوه ده از جویای تبریزی غزل 60

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

سرت گردم به گلشن جلوه ده آن روی چون گل را

1 سرت گردم به گلشن جلوه ده آن روی چون گل را رگ لبریز خون ناله کن منقار بلبل را

2 مرا سرپنجهٔ حسن است طاقت آزما امشب که موج بحر بی تابی کند کوه تحمل را

3 مبادا حالی او گردد و بیگانگی آرد نگاه شوخش از حد می برد با ما تغافل را

4 تجرد پیشگان مستغنی اند از دولت دنیا گهر ریگ تا دریا بود بحر توکل را

5 ز صرصر پنجه زردار گل بر خاک می افتد بپیچد باددستی‌های ما دست تمول را

6 تهی دارند پیران خمیده غور کن یک ره که جا پیوسته جویا بر سر دریا بود پل را

عکس نوشته
کامنت
comment