1 آنم که ز ذوق نیستی دلشادم همواره خراب عشقم و آبادم
2 تو در طلب قبول عامی زاهد من از طلب هر دو جهان آزادم
1 پرتو روی تو را نیست جهان پرده دار امتلأ الخافقین شارق ضوء النهار
2 ای من و بهتر ز من، بندهٔ فرمان تو گر دل و گر دین بری، این لنا الاختیار؟
1 خودی بردار از پیش نظر حسن دلارا بین بکش بر چشم خواب آلود دست، آن چشم شهلا بین
2 نمی سوزد دلم بر حال دل، مستی تماشا کن نمی سازد سرم با شور سودا، شور سودا بین
1 لوحش الله خامه ام که به صدق هست با معنیش وفا و وفاق
2 ترجمان غم نهان من است چون زبان، بسته با دلم میثاق
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به