زشست شهسواری ناوکی تعویذ از نشاط اصفهانی غزل 168

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

زشست شهسواری ناوکی تعویذ پر دارم

1 زشست شهسواری ناوکی تعویذ پر دارم کجا اندیشه از آهنگ صیاد دگر دارم

2 به تیری چون ز پا افکندیم از خاک بردارم که صیاد دگر در راه و زخمی کارگر دارم

3 کشیدم آهی و زخم دگر زد بر سر زخمم به آه خویشتن زین بیشتر چشم اثر دارم

4 اگر چون سایه افتادم به خاک ره عجب نبود فروزان آفتابی از جمالش در نظر دارم

5 ملامتگو چرا باید زبان بیهوده بگشاید نه او از وی خبردار نه من از خود خبر دارم

6 خموشی چون نشان آگهی آمد از آن نالم که گر خاموش بنشینم ز رازم پرده بردارم

7 ز اسرار جهان بیهوده می‌جستم خبر عمری ندانستم که خود را باید از خود بی‌خبر دارم

8 همین بهتر که خاموشم چرا بیهوده بخروشم اگر دارم فغانی از جفای دادگر دارم

9 ز نقش پای من اشکم نشان نگذاشت در راهش به راه او چه منتها نشاط از چشم تر دارم

عکس نوشته
کامنت
comment