-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل انصاف ده که چون نبود دور از جور خویش شرمنده
2 کز پی هم ز گلشن سادات سه همایون درخت افکنده
3 اول آن نونهال گلشن جان که شدی مرده از دمش زنده
4 گل باغ صفا صفیالدین که رخش بر سمن زدی خنده
5 پس ضیای زمان و شمس زمین آن دو نخل بلند و زیبنده
6 که شد اسباب عیش خرد و بزرگ از غم فوتشان پراکنده
7 چون به آئین جد و باب شدند جنت آرا به ذات فرخنده
8 تا دو تاریخ آشکار شود این دو مصراع سزد از بنده
9 دور از بوستان مصطفوی یک نهال و دو نخل افکنده