1 بنده در مستی اگر گفت فضول جرم او را به تفضل بگذار
2 آنکه را نیست به هشیاری عقل زو به مستی طمع عقل مدار
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گر صد یک از جمال تو در مشتریستی او را زیک جمال تو صد مشتریستی
2 گر فال مشتری چو تو فرخنده باشدی صد آفتاب چاکر یک مشتریستی
1 شکر بارد همی از ناردانش قمر تابد همی از گلستانش
2 شکر طعم و قمر نور است طبعم همه ساله ز وصف این و آنش
1 ای قامتت قیامت سرو چمن شده زلفین تو به بوی چو مشک ختن شده
2 هم قامتت چو صورت تو گشته دلفریب هم زلف تو چو وعده تو پر شکن شده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **