-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به بوی زلف تو دیوانه گشتم ز خویش و آشنا بیگانه گشتم
2 ز شادی دور گشتم در فراقت به درد عشق تو همخانه گشتم
3 چو شمع جمع جانی در شبستان از آن رو بر رخت پروانه گشتم
4 بسی در بحر بی پایان عشقش به جست و جوی آن دردانه گشتم
5 چو مرغ زیرکم افتاده در دام اسیر بند زلف و دانه گشتم
6 ندیدم یک زمان کام دل از یار به عشقش در جهان افسانه گشتم
7 خراب آباد دنیا را وفا نیست بسی در گرد این ویرانه گشتم
8 به بوی زلف عنبرساش عمریست به گرد کوی آن جانانه گشتم