1 دارم هوس لعل تو ایدر خوشاب بشتاب تو هم که میکند عمر شتاب
2 تا کی دل بریان من از خون جگر بر آتش سودای تو گرید چو کباب
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 منت خدایرا که بتوفیق کردگار نامی که جست یافت جهانگیر نامدار
2 نوئین عهد خسرو خسرو نشان حسین آنکس که روزگار بدو دارد افتخار