-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دایم به تلخ کامی یاران خورم دریغ بر خوان دهر سفله به مهمان خورم دریغ
2 مشت استخوان به کام و گلوی هما کنند ز انعام چرخ؟ بر لب و دندان خورم دریغ
3 لیلی حرم نشین سیه خانهٔ دل است بر سعی پوچ آبله پایان خورم دریغ
4 تا خورده ام پیاله، پشیمان نگشته ام زیبد اگر به پاکی دامان خورم دریغ
5 چون نوح گریه می کنم امّا نه بر جهان ز آلودگی دامن طوفان خورم دریغ
6 در عالمی که اهل تمیزند ابلهان یکسان به حال زیرک و نادان خورم دریغ
7 رشک آیدش به نعمت من عالمی، حزین در روزگار بس که به سامان خورم دریغ